جدول جو
جدول جو

معنی غبار آسیا - جستجوی لغت در جدول جو

غبار آسیا
(غُ رِ)
گردی که از آسیا خیزدوقت آس کردن. نبغ. نباغ. (منتهی الارب) :
تا دل من آس شد در آسیای عشق او
هست پنداری غبار آسیا بر سر مرا.
میرمعزی (از آنندراج).
و رجوع به غبارالرحی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش جویمند شهرستان گناباد که در 40 هزارگزی شمال جویمند بر سر راه شوسۀ عمومی بجستان در جلگه واقع است. ناحیه ای است گرمسیربا 698 سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و زعفران و شغل مردمش زراعت و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا